بحران معدنی و کاهش قیمت فلزات و محصولات معدنی همچنان ادامه دارد. در این شرایط، بسیاری از شرکتهای بینالمللی ورشکست شدهاند، تعداد کمی اقدام به کاهش تولید خود کردهاند و تنها تعداد کمی توانستهاند همچنان با شرایط خوب مالی به فعالیت خود ادامه دهند.
چگونه دسته سوم توانستهاند در این شرایط دشوار محیطی بر مشکلات فائق شده و برنامههایشان را با تمام قوا دنبال کنند؟ آیا میتوان از تجربیات آنها در ایران هم استفاده کرد؟
بقا در شرایط دشوار محیطی بدون کاهش هزینهها و افزایش بهرهوری امکانپذیر نیست. شرکتهایی که در سالهای گذشته توانستهاند هزینههای خود را کاهش دهند، از چند استراتژی مختلف استفاده کردهاند: حرکت به سمت فرآوری، بهبود فناوریها و تجهیزات مورد استفاده، بهرهگیری دوباره از باطلههای معدنی ارزشمند، کاهش نیروی انسانی و استفاده بهینه از آنها، اصلاح شیوههای کاری و بهبود فرآیندهای تولیدی و….
حرکت به سمت فرآوری
فرآوری محصولات معدنی و ایجاد ارزشافزوده از آنها یکی از مهمترین اقدامات شرکتهای معدنی بوده که شرکتهای معدنی آنها را در پیش گرفتهاند. در حال حاضر، تولید محصولات معدنی خام صرفه چندانی ندارد و بسیاری از شرکتها حتی ترجیح میدهند که محصولات خام خود را خریداری کرده و محصولات فرآوری شده و دارای ارزش افزوده بیشتر را تولید کنند. «وال استریت ژورنال» به مطالعه عملکرد شرکتهای بزرگ معدنی جهان پرداخته و به مواردی دستیافته است. در سال گذشته، «ریوتینتو» برای نخستینبار فرآوری سنگ مس تولیدی سایر شرکت را شروع کرده است. شرکت معدنی «واله» برزیل هم به ترکیب مواد معدنی برای تامین نیاز خریداران اقدام کرده است. شرکت زغالسنگ «مورای انرژی» ایالات متحده هم فعالیت واحد تجاری خود را از ماه ژوئن آغاز کرده است.
در سال ۲۰۱۵م، ایالات متحده شاهد عبور و مرور کامیونهای حامل سنگهای خاکستری و آبی رنگ حاوی مس بودند که به سمت کارخانه ذوب «ریوتینتو» در حرکت بودند؛ کارخانهای که ارتفاع دودکش آن به اندازه یک ساختمان ۱۰۰ طبقه است. در هر صورت، در رفتوآمد آنها یک تغییر اساسی ایجاد شده است.
سنگهایی که بار کامیونها شدهاند، متعلق به شرکتهای دیگر هستند. آنها به ریوتینتو مبلغی را پرداخت میکنند تا با حرارت دادن سنگ مس، ناخالصیهای آن را برطرف کنند. مدیرعامل ریوتینتو، «جین سباستین جاکوز» درباره این تغییر رویه شرکت خود میگوید: «ما باید هزینههای خود را کاهش داده، بهرهوری خود را افزایش دهیم و مطمئن شویم که از این عملیات، بیشترین ارزشافزوده را بهدست میآوریم».
بهبود تجهیزات و فناوریها در معادن
تغییر اجتنابناپذیر است. شرکتهای جهان مجبور شدهاند که تجهیزات و ماشینهای جدیدی به کار بگیرند، از فناوریهای نوین استفاده کرده و فرآیندهای تولیدی خود را بهبود بخشند. در حال حاضر، استرالیا به طور گسترده از پهپادها، ماشینهای سنگین بدون راننده و روباتهای معدنکار استفاده میکنند تا با افزایش تولید، هزینههای خود را هم کاهش دهد؛ ضمن آنکه ایمنی کارگران هم تضمین میشود.
انتظار میرود که به زودی این فناوریها و شیوههای نوین معدنکاری در دیگر کشورهای معدنی جهان هم رواج پیدا کند و نسبت تولیدات به تعداد نیروی انسانی به سرعت افزایش یابد. البته با توجه به وضعیت کنونی، ایران یکی از کشورهایی است که بیشترین نیاز را به افزایش بهرهوری و استفاده بهینه از نیروی انسانی خود دارد.
ضعف در بهرهوری نیروی انسانی
بنابر گزارش گروه پژوهشی و مطالعاتی ایمیدرو، ایران وضعیت چندان مساعدی در استفاده از نیروی انسانی خود ندارد. گزارش اخیر ایمیدرو نشان میدهد که نیروی انسانی مورد استفاده رقبای معدنی ایران در حوزه صنایع معدنی به ازای هر واحد تولیدی بسیار کمتر از ایران است. به عبارت دیگر، شرکتهای رقیب با استفاده از هر نیروی انسانی خود، میزان بیشتری تولید کرده و به بازار عرضه میکنند.
به عنوان مثال، در شرکت پوسکو کرهجنوبی، به ازای هر نفر ۱۳۸۳ تن فولاد تولید میشود. این رقم درباره فولادساز شاگانگ چین ۱۱۶۷ تن است. اما در ایران، این ارقام برای ذوب آهن اصفهان ۱۶۷ تن، فولاد مبارکه ۴۳۹ تن و فولاد خوزستان ۴۹۹ تن است.
این وضعیت در صنایع تولید آلومینیوم و مس هم وجود دارد. در گلوبال آلومینیوم امارات به ازای هر نفر ۳۴۷ تن شمش آلومینیوم تولید میشود. این رقم برای البا بحرین ۳۲۰ تن، سوهار عمان ۳۸۰ تن و سنتوری امریکا ۴۱۰ تن است. اما ایرالکو در اراک به ازای هر نفر ۴۱ تن و در المهدی تولید هر نفر، ۹۶ تن است. در حوزه دیگر صنایع معدنی جهان، در شرکت کودلکو شیلی هر نفر ۱۰۱ تن مس کاتد تولید میکند. این رقم در شرکت ملی مس تنها ۳۹ تن است.
اما وضعیت کنونی، تنها در حوزه صنایع معدنی وجود ندارد و کارشناسان معتقدند که بهرهوری نیروی انسانی معادن هم در سطح پایینی است. هر چند اطلاعات آماری و مطالعاتی در اینباره وجود ندارد.
شرکتهای ایرانی فرصتطلبی کنند
بهرهوری در بخش معدن کشور باید بهبود یابد. محمد حسین بصیری، استاد دانشگاه تربیت مدرس و عضو مجمع بینالمللی معدن سازمان ملل متحد در گفتوگو با صمت از اوضاع نابهسامان فعالیت شرکتهای معدنی خبر داد؛ اوضاعی که باید برای آن چارهای اندیشید. به گفته بصیری، یکی از مشکلات کنونی کشور در بخش معدن، آن است که استخراج از بسیاری از معادن به صورت دستی انجام میشود. حتی معادنی هم که صاحب فناوری هستند، به صورت سنتی عمل میکنند و در فرآیندهای تولیدی خود اصلاحی انجام نمیدهند. بیشتر فناوریهای آنها هم قدیمی است که باید به نوسازی آنها اندیشید. به عنوان مثال به جز در معدن زغالسنگ طبس، بقیه شرکتهای فعال در بخش زغالسنگ از فناوریهای قدیمی و کمبازده استفاده میکنند.
عضو مجمع بینالمللی معدن سازمان ملل متحد در ادامه گفت: البته مشکل عملکردی شرکتهای معدنی محدود به معادن زغالسنگ نمیشود. به طور کلی، کشور در بیشتر حوزههای معدنی با چنین مشکلی مواجه است. به عنوان مثال معادن کرومیت در دست ساکنان محلی است و بدون هیچ نظارتی استخراج میشوند. این وضعیت سبب از بین رفتن ثروتهای ملی میشود. استخراج و بهرهبرداری از منابع زیرزمینی باید اصلاح شود. به این شکل، علاوه بر آنکه وضعیت سودآوری شرکتها بهبود مییابد، از اتلاف امانتهایی که باید به نسلهای بعد انتقال یابند، هم جلوگیری میشود. اما نکته آن است که دولت بهتر از هر کس میتواند برای این وضعیت تدبیری بیندیشد.
تجربیات موفق تکرار شود
بصیری اعتقاد دارد که دولت میتواند مثل گذشته در بهبود عملکرد شرکتهای معدنی اثربخش باشد. به گفته وی در یک مقطع زمانی، دولت برای حفظ منابع سنگهای تزئینی مقرر کرد که در استخراج آنها از سیمبرش استفاده شود نه انفجار. چنین تصمیمی در ابتدا با مخالفتهایی مواجه شد و حتی برخی از معدنکاران به صورت مخفیانه و غیرقانونی همچنان از انفجار استفاده میکردند. با این حال، قاطعیت دولت سبب شد که استفاده از سیم برش برای استخراج سنگهای تزئینی نهادینه شده و تبدیل به فرهنگ شود. در سایر موارد هم دولت باید با قوانین هوشمندانه (نه دست و پاگیر) اقدام به فرهنگسازی کند. حتی در همین معادن سنگهای تزئینی هم میتوان بهبودهای زیاد دیگری انجام داد. میتوان از ماشین هاواژ استفاده کرد. به جای حمل بلوکهای سنگ با لودر میتوان از جرثقیل استفاده کرد. تمام این راهکارها اقتصادی هستند و منافع بسیاری را در پی دارند.
استاد دانشگاه تربیت مدرس در پایان ابراز امیدواری کرد که تغییر رویه عملکردی در شرکتهای فعال در بخش معدن کشور نهادینه شود؛ روندی که میتواند از شرکتهای بزرگ خصوصی شروع شود. آنها در حال حاضر از روشهای نوین معدنکاری استفاده نمیکنند. از طرفی طراحی معادن علمی نیست و استخراج هم با فناوریهای نو انجام نمیشود. این شرایط در مجموع سبب هدر رفتن بسیاری از منابع طبیعی کشور میشود که قابلیت استفاده خود را برای نسلهای آینده هم از دست میدهند. اما در صورتی که فعالیتهای شرکتها علمی و اصولی شوند، از هزینههای تولید کاسته میشود، سودآوری افزایش مییابد، بقای شرکتها حتی در بازار دشوار کنونی تضمین میشود و ذخایر معدنی هم برای نسلهای بعد باقی میمانند.