امروزه مدیریت بهعنوان یکی از مهمترین ارکان اصلی در معدن به شمار میرود. در غیراین صورت نمیتوان نیازهای صنعت مورد نظر را تامین کرد.
این موضوع برای معدن و فعالیتهای معدنکاری اهمیت بسیاری دارد چراکه با توجه به رشد روزافزون و تغییراتی که در فناوریها و دانش فنی معدنی در جهان دیده میشود، باید همواره درحال بروز کردن آنها بود. به عقیده کارشناسان و دانشآموختگان معدنی، نباید تنها به انتقال دانش فنی تکیه کرد بلکه باید تلاش لازم را برای تولید دانش فنی به کار برد. از طرفی باید از کسانی برای تصمیمگیری به منظور انتقال دانش فنی و فناوریهای نوین استفاده کرد که خود تسلط کامل بر وضعیت دانش داخلی و دیگر کشورها داشته باشند. در غیراین صورت، شاهد ورود فناوریهایی خواهیم بود که نهتنها سودی برای کشور ندارد بلکه فقط هزینه به دنبال خواهند داشت.
انتقال دانش فنی
عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس، درباره مدیریت انتقال و توسعه فناوری در معدنکاری به صمت گفت: برای اینکه انتقال دانش فنی به درستی انجام شود، شرط نخست آن آگاهی از وضعیت دانش در داخل و خارج از کشور است. در واقع باید کسی که صاحب دانش فنی است برای انتقال دانش فنی به کشور تصمیمگیری کند و این موضوع یکی از معضلاتی است که در بخش صنعت و معدن کشور وجود دارد.
محمدرضا خالصی گفت: در بسیاری موارد، دیده شده برای برگزاری کارگاههای آموزشی از دیگر کشورها مدرسانی به ایران دعوت میشوند که مباحث و موضوعات مطرح شده از سوی آنها از سطح دانشگاههای معمولی ایران نیز پایینتر است چه رسد به دانشگاههای تراز بالا که در رشتههای مختلف معدن و صنایع معدنی به آن فعالیت دارند.
وی با اشاره به اینکه شرایط مطرح شده در بخش صنعتی نیز حاکم است، اظهار کرد: در برخی موارد دیده میشود پروژههای صنعتی به شرکتهای بسیار بینام و نشان خارجی که رتبههای پایینی دارند سپرده میشود؛ در حالی که توان انجام همان پروژه تا چندین برابر در داخل کشور وجود دارد و میتوان از نیروهای داخلی برای اجرای آنها استفاده کرد.
وی در ادامه گفت: لازم به یادآوری است که معمولا در هر دو حالت انتقال دانش در بخش آکادمیک یا صنعتی به کسانی که توانمندی لازم را ندارند، تنها به دلیل آگاه نبودن آنها از سطح دانش در زمینه مورد نظر در داخل کشور و دیگر کشورها بوده و قصد و غرضی در این زمینه وجود ندارد.
به گفته خالصی ندارد در برخی از پروژهها همچون پروژههای معدن و صنایع وابسته به آن نیاز شدیدی برای انتقال دانش فنی و فناوری وجود دارد. همچنین باید مشاوران متخصص نیز ورود پیدا کنند. به عنوان مثال در ایران مدیریت سنتی و قدیمی هنوز هم دیده میشود؛ به همین دلیل نیاز است که مدیران ما با دانش روز آشنا شوند. البته در بسیاری از بخشها نیازی به ورود دانش فنی و انتقال آن به کشور وجود ندارد.
نیاز به تسلط بر دانش فنی
مدیرگروه فرآوری دانشگاه تربیت مدرس تهران معتقد است تمامی موارد یاد شده تنها با داشتن یک مدیریت صحیح و آگاه به سطح دانش فنی کشور و دیگر کشورهای فعال در حوزه مورد نظر همچون معدن داده بهدست میآید. در واقع کلید موفقیت این موضوع، این است تنها افرادی که توانمندی لازم از لحاظ تسلط بر دانش فنی را دارند برای انتقال دانش فنی و توسعه فناوری در معدنکاری تصمیمگیری کنند. در واقع مدیریت انتقال دانش نیازمند دانش است. اگر بخواهیم نگاه ایدهآلی به این موضوع داشته باشیم باید بگوییم کسی که تسلط کامل به وضعیت دانش و فناوری موجود در داخل و خارج از ایران برای موضوعات مختلف همچون معدن و صنایع وابسته به آن دارد باید تصمیمگیری برای انتقال، خرید و… در دانش فنی را انجام دهد.
وی افزود: بررسی بخشهای مختلف که نیازمند انتقال دانش و فناوری هستند منجر به انتقال صحیح و اصولی دانش فنی و فناوریهای جدید میشود. اینکه در کجا نیاز به کمک گرفتن از مشاوران خارجی احساس میشود یا در چه بخشهایی باید پروژهها را به خارجیها سپرد همگی با تکیه بر مدیریت صحیح انجام شود.
خالصی افزود: در برخی موارد دیده شده افراد غیرمتخصص در کشور، بدون در نظر گرفتن نیاز صنایع، نسبت به وارد کردن فناوری یا دانش فنی که هیچگونه جذابیتی برای فعالان آن حوزه نداشته، اقدام میکنند.
عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس درباره وضعیت انتقال دانش فنی در حوزه معدن و مدیریت آن در کشور اینگونه سخن گفت: واقعیت به شکل بدبینانه این است که در ایران انتقال دانش فنی انجام نمیشود زیرا ارتباط ارگانیک و بینالمللی دانشگاههای ما با دیگر کشورها قطع شده است.
در بخش صنعت نیز اینگونه بوده و ایران یا خریدار فناوری بوده یا با یک کشور شرکت مشترکی را ایجاد کرده و دانش فنی از این طریق به کشور انتقال مییابد و این در حالی است که تولید دانش بخشی از انتقال دانش است.
وی بر این باور است که برای انتقال دانش به بخشهای مختلف همچون معدن، باید در ابتدا بخشی از آن دانش به وسیله متخصصان و فعالان این حوزه تولید شود زیرا دانش فنی یک کالا نیست که بتوان با پرداخت مبلغی آن را خریداری کرد بنابراین باید سرمایهگذاری در دانشگاهها و مراکز پژوهشی برنامهریزی شود تا در نتیجه دانش فنی دیگر کشورها به شکل ارگانیک و طبیعی انتقال یابد.
گسترش مراکز تحقیق و توسعه
خالصی اقدام موثر در این زمینه را گسترش مراکز تحقیق و توسعه دانست و افزود: در این راه کسانی که پروژهها و بودجههای پژوهشی را تقسیم میکنند باید آگاهی لازم به وضعیت دانش داشته باشند و بدانند با تعریف پروژه مورد نظر، کدام دانش فنی توسعه پیدا میکند و کدام دانش ممکن است به ایران منتقل شود. بنابراین هدایت بودجههای پژوهشی به سمت پژوهشهای هدفمند در سطوح تعریف شده میتواند موثر واقع شود.
این در حالی است که بودجههای پژوهشی با دیدگاه کلان در کشور تقسیم نمیشود.
وی بر این باور است اساسا دانش فنی و فناوری قابل خرید نیستند زیرا زمانی که حمایت تولیدکننده دانش و فناوری از بین میرود به معنای از دست دادن آن است و کارخانهها و شاید بخش خصوصی در زمان تحریم نمادی از این وضعیت در ایران باشند.
عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس در ادامه گفت: انتقال دانش فنی به معنای سهیم بودن در تولید آن است. حال این سهیم بودن نیازمند سرمایهگذاری است و مدیران باید بدانند بخشی از پول را که به دانشگاهها میدهند همان انتقال دانش فنی اما به شکل غیرمستقیم است که باید به شکل پایدار ادامه یابد.
فرهنگ استفاده از فناوریهای نوین
عضو کمیته معدن سازمان ملل متحد درباره تاثیرات اقتصادی حاصل از داشتن مدیریت برای انتقال و توسعه فناوری در معدنکاری به صمت گفت: انتقال فناوری و توسعه آن در هر زمینهای باید به شکل هوشمندانه باشد. اما فرهنگ استفاده از فناوریهای نوین قابل تامل است. بهعنوان مثال زمانی که یک گوشی جدید وارد بازار میشود، همه به دنبال خرید آن میروند و این در حالی است که شاید کار آنها با یک گوشی موبایل ساده نیز راه بیفتد و نیازی به خرید آخرین مدل گوشی نداشته باشند. بنابراین با انتخاب هوشمندانه میتوان از هزینههای اضافی خودداری کرد.
محمدحسین بصیری درباره استفاده از دانش و فناوری نوین در حوزه صنعت و معدن نیز اینگونه سخن گفت: فعالان حوزه معدن و صنعت باید انتخاب هوشمندانهای برای انتقال دانش و فناوری مورد نیاز خود داشته باشند.
به گونهای که با تحلیل نیاز خود و بررسی آن، توجه کنند که آیا در داخل توان لازم برای تامین این فناوری وجود دارد یا خیر؟ حال اگر این توان در کشور وجود نداشت و فناوریها موجود نبود، به شکل هوشمندانه به سراغ آنها رفته و با تهیه آنها قیمت تمام شده محصول را پایین آورده و بهرهوری تولید را افزایش دهد.
این عضو هیات علمی دانشگاه در ادامه گفت: انتقال دانش و فناوری، به شرطی که آگاهانه انجام شده و به پیروی از مد و مطرح کردن در جهان نباشد اقدام مناسبی خواهد بود زیرا دیده شده در برخی موارد، سرمایهداران به شکل رقابتی و کاذب نسبت به انتقال فناوری اقدام میکنند.
بهعنوان مثال تجهیزات و فناوریهای مورد نیاز برای یک کارخانه را وارد کشور کرده و میگویند قرار است بزرگترین کارخانه خاورمیانه را تاسیس کنند. این در حالی است که هیچگونه تحلیلی درباره میزان نیاز، ظرفیت تولید در کشور را نداشته و از میزان صرفه اقتصادی آن بیخبرند.
وی به ذکر مثالی پرداخت و گفت: برای استحصال مس روشهای مختلفی همچون لیچینگ، بیولیچینگ و پیرومتالورژی(ذوب) وجود دارد که باید تکتک آنها بررسی کرد و در نهایت روشی که صرفه اقتصادی و بهرهوری بالاتری دارد را انتخاب کرد.
بصیری افزود: حدود چند دهه قبل روسها در صنعت زغالسنگ ایران حضور یافته و فناوری جدیدی به ایران منتقل کردند که نتیجه آن، آشنایی مهندسان و معدنکاران با فناوری جدید بود اما امروزه میبینیم فناوریهای موجود در حوزه معدن و صنایع معدنی بسیار قدیمی است و باید به علوم جدید مسلط شد و آن را مورد استفاده قرار داد.
گفتنی است بخش معدن ایران به عنوان یکی از مزیتهای کشور به شمار میآبد که در صورت سرمایهگذاری و توجه به آن سودآوری بسیاری خواهد داشت.
در این میان ارتباط با کشورهای معدنی و پیشرو در عرصه صنعت معدنکاری میتواند راهکار مناسبی برای دستیابی به دانش و فناوریهای روز جهان باشد.
منبع: گسترش صمت